Iranian Futurist 
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
اخبار روز
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


خلاصه کتاب عصر اطلاعات- مانوئل کاستلز .اقتصاد ، جامعه و فرهنگ- جلد اول

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[04 Feb 2015]   [ حمید رضا حضوری]

   هدف كاستلز آن بوده كه با بررسي تحليلي مهمترين رويدادها و پديدارهايي كه در زمانه حاضر در حال شكل دادن به جوامع بشري و رقم زدن سرنوشت آدمي بر روي كره خاك هستند، امكان فهم عقلاني تحولات حيرت انگيزي را كه تأثير آن بر همه ابعاد حيات انسان‌ها مشهود است فراهم آورد.

كاستلز مجلد نخست از تأليف پر حجم خود را به بحث درباره جامعه شبكه‌اي، كه آن را يكي از ويژگي‌هاي سرمايه‌داري متكي به اطلاعات به شمار مي‌آورد، اختصاص داده است. به اعتقاد استاد اسپانيايي جامعه شبكه‌اي محصول همگرايي سه فرايند تاريخي مستقل است. اين سه فرايند عبارتند از، انقلاب اطلاعات كه ظهور جامعه شبكه‌اي را امكان‌پذير ساخت؛ تجديد ساختار سرمايه‌داري و اقتصاد متكي به برنامه‌ريزي متمركز از دهه 1980 به اين سو با هدف غلبه بر تعارض‌هاي دروني اين دو نظام؛ و نهضت‌هاي فرهنگي دهه 1960 و دنباله‌هاي آن در دهه 1970، يعني نهضت‌ها و جنبش‌هايي مانند فمينيسم و طرفداري از محيط زيست. ويژگي‌هاي اصلي جامعه شبكه‌اي كه اينك در آغاز هزاره سوم علايم آن در گوشه و كنار كره ارض به چشم مي‌خورد به اجمال عبارت است از:


اقتصاد اطلاعاتي: كه در آن بهره‌وري و رقابت بيش از هر زمان ديگر به معرفت و دانش، متكي شده است. اين نوع اقتصاد فرا- صنعتي در مقياس با اقتصاد صنعتي، از قابليت طرد و دفع و حاشيه‌راني به مراتب بيشتري برخوردار است.


اقتصاد جهاني: كه نمي‌بايد آن را با اقتصاد جهان يكسان پنداشت. پديدار دوم، امري نوظهور به شمار نمي‌آيد. در حالي كه اقتصاد جهاني در بر گيرنده فعاليت‌هاي استراتژيك مسلطي است كه قادرند در مقام يك واحد به هم وابسته، انواع كار و تكاپوي اقتصادي را در تراز جهاني و مقياس سياره‌اي در زمان واقعي به مورد اجرا درآورند. اين اقتصاد جهاني است، كه آثار آن در سرتاسر كره ارض پديدار است، اما بخش چشمگيري از جمعيت ساكن در زمين از دايره اين اقتصاد بيرون مي‌مانند.


فعاليت‌هاي اقتصادي شبكه‌اي: نوع تازه‌اي از سازمان و تشكيلات است كه به تدريج و بر ديگر سازمان‌ها و تشكيلات سلطه پيدا مي‌كند.


تحول در نحوه انجام كار و در ساختار اشتغال: روابط كاري گذشته جاي خود را به روابط به مراتب قابل انعطاف‌تر داده است. شركت‌هاي بزرگ به مقاطعه دادن پروژه‌ها و طرح‌ها به شركت‌هاي كوچك‌تر گرايش پيدا كرده‌اند.


ظهور قطب‌هاي متقابل: فرايند جهاني شدن موجب قوت بخشيدن به تلاش‌هاي فردي و تضعيف نهادهاي اجتماعي و يا دولت رفاه مي‌شود.


فرهنگ واقعيت مجازي: فرهنگ عصر اطلاعات در چارچوب انتقال نمادها شكل مي‌گيرد. اين فضاي مجازي، فضاي اصلي تعامل‌هاي معرفتي را كم و بيش در اختيار مي‌گيرد.


سياست بر بال رسانه: در فضاي مسلط فرهنگ متكي به واقعيت مجازي، بازيگران سياسي ناگزيرند از رسانه‌هاي حامل نهادها به صورت تمام عيار بهره‌برداري كنند. پيامي كه در عرصه سياست انتقال پيدا مي‌كند، صورتي ساده به خود مي‌گيرد.


زمان بي زمان و فضاي جريان‌ها: مفاهيم زمان و مكان معاني تاز‌ه‌اي پيدا كرده‌اند كه با معاني سنتي آن تفاوت دارد. انتقال آني اطلاعات، داده‌ها، فواصل زماني را از ميان برداشته است و نظم طبيعي دوران قديم يا جهان صنعتي را به كلي دگرگون ساخته است.


جامعه شبكه‌اي در ساختار غالب خود نمود ظاهر آن كاپيتاليستي است اما اين نوع سرمايه‌داري جديد به كلي با آنچه كه در عصر تمدن صنعتي ظهور يافته بود تفاوت دارد. سرمايه‌داري عصر فرا- صنعتي متكي به نوعي ديناميسم دروني است كه مرزي و حدي را بر نمي‌تابد، حضور اين پديدار در صحنه جهاني، عالم را به دو قطب كلي، اعضاي شبكه و محرومان از عضويت در شبكه، تقسيم مي‌كند. در درون شبكه سرمايه با سرعت و در حجم زياد از نقطه‌اي به نقطه ديگر منتقل مي‌شود و نظارت‌ها و كنترل‌هاي محلي را بي اثر مي‌سازد. دولت‌هاي ملي كه در شرايط متعارف نماينده اراده و حاكميت ملي و تماميت ارضي هستند، از يك سو چنان تضعيف مي‌شوند كه توانايي كنترل اطلاعات يا سرمايه را در درون مرزهاي خود از دست مي‌دهند، و از سوي ديگر، چنان اهميتي مي‌يابند كه مي‌توانند بحران‌هاي بزرگ قومي و نژادي پديد آورند.


كاستلز كه ظاهراً پس از فراگذاري از رويكرد آلتوسر، از حيث شيوه نظريه پردازي و تحليل تا اندازه‌اي از كارل پوير، فيلسوف نامبردار اتريشي تأثير پذيرفته، با تلميح به سخن ماركس كه گفته بود فيلسوفان مي‌بايد به خلق جهاني تازه همت گمارند تأكيد مي كند: «من به واقع بر اين باورم كه در پايان اين هزاره (هزاره دوم) جهاني نو در حال سر برآوردن است... اما اين نكته‌اي نيست كه در نظر دارم. سخن اصلي من آن است كه اين كه شما باور نداشته باشيد كه اين جهان، يا هر يك از جنبه‌هاي آن نو و تازه است، واقعاً اهميتي ندارد. تحليل من قائم به ذات است... هر چه باشد، اگر زير سقف آسمان هيچ چيز نو نباشد، چرا بايد خود را براي بررسي، انديشيدن، نوشتن و خواندن درباره آن به زحمت اندازيم؟»


انقلاب اطلاعات كه در دهه 1970 و از «دره سيليكن» در كاليفرنيا آغاز شد، با سرعت و شتابي كه در طول تاريخ سابقه نداشته، امكان ظهور جامعه شبكه‌اي را فراهم آورده و در عين حال خود اين شبكه تحت تأثير ديناميسم داخلي دستخوش تغييرات دايمي و در نتيجه ايجاد الگوهاي جديد زيست و حيات در نقاط مختلف است.


كاستلز با بررسي موردي جنبش‌هاي معترض و مخالف به اين نكته اساسي توجه مي‌كند كه همه نهضت‌ها عليرغم تفاوت‌هاي اساسي با يكديگر، پديداري را به وجود مي‌آورند كه وي از آن با عنوان «هويت‌هاي مقاومت» ياد مي‌كند. اين هويت‌ها، در برابر سيل بنيان‌كن شبكه‌اي شدن عالم، در تلاشند تا در برابر تغييراتي كه در عالم در حال وقوع است مقاومت ورزند. به اعتقاد كاستلز اين فشارهاي دروني و بيروني موجب تضعيف حكومت‌هاي ملي خواهد شد و نوعي بحران حاكميت را به همراه خواهد آورد. اين تحول، چنان كه اشاره شد، وضعيت متناقض نمايي را پديد مي‌آورد كه در آن از يك سو گرايش‌هاي ملي گرايانه قوت مي‌يابد و از سوي ديگر حاكميت‌هاي ملي تضعيف مي‌شود.


كاستلز در مجلد سوم مفهوم «جهان چهارم» را مطرح مي‌كند كه در همه جاي كره ارض، از افريقاي فقرزده گرفته تا گتوهاي گسترش يافته در شهرهاي بزرگ كشورهاي ثروتمد غربي و تا حلبي‌آبادها و حصيرآبادها در آسيا و امريكاي لاتين مي‌توان حضور آن را به روشني مشاهده كرد. تحليل كاستلز نشان مي‌دهد كه در نظام سرمايه‌داري جديد، سياستمداران و سرمايه‌داران با همكاري دزدان و تبهكاران، دزدي را به سرمايه بدل كرده‌اند و به مدد قدرت اين سرمايه بر فرهنگ، سياست، اقتصاد و حيات اجتماعي عصر جديد تأثير مي‌گذارند.


استدلال اصلي كاستلز در سه گانه عصر اطلاعات: اقتصاد، جامعه و فرهنگ آن است كه همه جهان جديد به صورت يك شبكه در آمده است. در درون شبكه، به استثناي يك گروه از نخبگان جهان وطن، ديگران كنترل خود را بر زندگي خويش و محيط اطراف از دست داده‌اند يا با سرعت در حال از دست دادن آن هستند. آدمي از زمان ظهور بر عرصه سياره‌اي كه زادگاهش به شمار مي‌آيد، دو دوره مهم تاريخي را پشت سر گذارده و اينك در آستانه سومين دوره قرار گرفته است. اما در سومين دوره كه ظهور جامعه شبكه‌اي يكي از ويژگي‌هاي آن به شمار مي‌آيد، روشنفكران و حاملان فرهنگ، به عنوان طبقه‌اي واسط ميان نخبگان برخوردار از همه امكانات و طرد شدگان محروم، مي‌توانند نقشي اساسي در خلق و ايجاد جهاني انساني‌تر و عاقلانه‌تر ايفا كنند.


مقدمه: شبکه و فرد (ص27)


نزديك به پايان هزاره دوم ميلادي، چند رويداد كه از اهميت تاريخي برخوردارند چشم انداز اجتماعي زندگي انسان را دگرگون ساخته‌اند. انقلابي تكنولوژيك كه حول محور تكنولوژي‌هاي اطلاعات متمركز است با سرعتي شتابان در كار شكل‌دهي مجدد بنيان مادي جامعه است. اقتصادهاي سرتاسر جهان به يكديگر وابسته شده‌اند و در سيستمي كه هندسه آن همواره در حال تغيير است، شكلي جديد از روابط ميان اقتصاد، دولت و جامعه ايجاد كرده‌اند. سرمايه‌داري نيز دستخوش تجديد ساختاري بنيادين شده است. افزايش رقابت اقتصادي جهاني كه زمينه‌ساز انباشت سرمايه و مديريت است، از ويژگي‌هاي بارز اين تجديد ساختار به شمار مي‌رود. دگرگوني‌هاي اجتماعي نيز همچون فرايندهاي تحول تكنولوژيك و اقتصادي چشمگير هستند.


نظام‌هاي سياسي در يك بحران ساختاري مشروعيت گرفتار شده‌اند، هر روز از شهروندان فاصله بيشتري مي‌گيرند. در جهاني اين گونه دستخوش تغييرات مهار ناشدني و حيرت انگيز، جستجوي هويت جمعي يا فردي منبع اصلي معناي اجتماعي است. اين گرايش تازه‌اي نيست، چون هويت، واقعي يا برخاسته، از سپيده‌دم جامعه بشري همواره سرچشمه معنا بوده است. در دوران تاريخي‌اي كه ساختار زدايي گسترده سازمان‌ها، ويژگي اصلي آن است، هويت به اصلي‌ترين و گاه تنها سرچشمه معنا تبديل مي شود. مردم هر روز بيش از گذشته معاني خود را نه بر اساس اعمال بلكه بر اساس هويت خود يا آنچه كه گمان مي‌كنند هويتشان است سامان مي‌دهند. ساختار جوامع ما به نحو روز افزوني پيرامون تقابل دو قطبي ميان شبكه و خويش شكل مي‌گيرد. در شرايطي كه كاركرد و معنا دچار دوگانگي ساختاري هستند، الگوهاي ارتباط اجتماعي بيش از پيش دچار تنش مي‌شوند. وقتي ديگر هيچ گونه ارتباطي، حتي به صورت ارتباط خصمانه وجود نداشته باشد، گروه‌هاي اجتماعي و افراد از يكديگر بيگانه می شوند و يكديگر را به چشم غريبه و نهايتاً به منزله يك تهديد مي‌نگرند. در اين روند، تجزيه و پراكندگي اجتماعي گسترش مي‌يابد.


فرهنگ و انديشه زمان ما نوعي هزاره گرايي جديد را پذيرا شده است. مبشران تكنولوژي عصري جديد را بشارت مي‌دهند و منطق كامپيوترها و DNA را كه به درستي درك نشده است به گرايش‌ها و سازمان‌هاي اجتماعي تعميم مي‌بخشند. فرهنگ و نظريه پست مدرن، پايان تاريخ، و تا اندازه‌اي پايان خرد را جشن گرفته است. پيش فرضي كه در اينجا نهفته است ناتواني جامعه در قبال سرنوشت خويش است.


پروژه‌اي كه اين كتاب در راستاي آن نگاشته شده است بر خلاف انديشه‌هاي مروج نابودي و ويراني سير مي‌كند و من به قدرت رهايي بخش هويت اعتقاد دارم، بي آن كه اسارت آن را در چنگال بنياد گرايي بپذيرم. هر چند دير زماني است ارتكاب خطاهاي ذهني به سنت تبديل شده است، مشاهده، تحليل و نظريه پردازي يكي از راه‌هاي كمك به ايجاد دنيايي متفاوت و بهتر است. هدف از اين نوشتار ارائه راه حل نيست بلكه مطرح ساختن برخي پرسش‌هاي ارزشمند است.


تكنولوژي، جامعه، و تحول تاريخي(ص31)


در تحليل پيچيدگي اقتصاد، جامعه و فرهنگ نويی كه بواسطه انقلاب تکنولوژي در حال پديد آمدن است، سراسر قلمرو فعاليت انساني را در بر گرفته است. البته تكنولوژي )مسير( جامعه را تعيين نمي‌كند. جامعه نيز مسير تحولات تكنولوژيك را مشخص نمي‌سازد، به نحوي كه نتيجه نهايي به الگوي پيچيده‌اي از تعاملات بستگي دارد. انقلاب تكنولوژي اطلاعات به گونه‌اي نيمه آگاه از طريق فرهنگ مادي جوامع ما روحيه آزادي خواهانه‌اي را رواج داد كه در جنبش‌هاي دهه 1960 شكوفا شد. اگر چه جامعه، تكنولوژي را تعيين نمي‌كند، مي‌تواند عمدتاً از طريق دولت، توسعه آن را متوقف سازد، يا اين كه، باز هم عمدتاً از طريق دخالت دولت، مي‌تواند به فرايند شتابان نوسازي تكنولوژيكي دست يازد كه قادر است سرنوشت اقتصاد‌ها، قدرت نظامي و رفاه اجتماعي را ظرف چند سال دگرگون سازد.


آنچه براي پژوهش ما اهميت دارد دو درسي است كه از تجريه بنيادين وقفه در توسعه تكنولوژيك مي‌گيريم: از طرفي دولت مي‌تواند چنان كه تاريخ نشان داده است، نيرويي پيشتاز در نوآوري تكنولوژيك باشد؛ از طرف ديگر دقيقاً‌ به همين دليل، وقتي دولت علاقه‌اش را به توسعه تكنولوژي از دست مي‌دهد يا نمي‌تواند در شرايط جديد آن را به پيش برد، مدل دولت سالار نوآوري به دليل سترون شدن انرژي نوآورانه و مستقل اجتماع براي ايجاد و كاربست تكنولوژي، به ركود مي‌انجامد.


با اين همه نبايد به سرعت به اين نتيجه‌گيري ايدئولوژيك برسيم كه هر گونه دخالت دولت اثري منفي بر توسعه تكنولوژي دارد. آنچه بايد براي درك رابطه ميان تكنولوژي و جامعه به خاطر داشت اين است كه نقش دولت از طريق ايجاد محدوديت، آزاد سازي يا هدايت نوآوري‌هاي تكنولوژيك عاملي تعيين كننده در كل اين فرايند است، زيرا دولت تجلي نيروهاي اجتماعي و فرهنگي غالب در زمان و مكان معين است و آنها را سازماندهي مي‌كند. تكنولوژي تا حد زيادي تجلي توانايي جامعه براي پيشرفت در زمينه كسب مهارت تكنولوژيك از طريق نهادهاي جامعه، از جمله دولت است.


اطلاعات گرايي، صنعت گرايي، سرمايه‌داري، دولت سالاري(ص40)


شيوه‌هاي توسعه و شيوه‌هاي توليد


انقلاب تكنولوژي اطلاعات ابزاري مؤثر در اجراي فرايند بنيادين تجديد ساختار نظام سرمايه‌داري از دهه 1980 به بعد بوده است. در اين روند، منطق و منافع سرمايه‌داري پيشرفته، انقلاب تكنولوژيك را از لحاظ توسعه و جلوه‌هاي آن شكل داده است، بدون اين كه اين انقلاب را به مرتبه نمايندگي اين منافع تنزل دهد. اين دو فرايند- تجديد ساختار سرمايه‌داري و پيدايش اطلاعات‌گرايي- از يكديگر جدا هستند و تنها در صورتي مي‌توان تعامل آنها را درك كرد كه به منظور بررسي آنها را به شيوه تحليل از يكديگر جدا كنيم. براي درك ديناميك اجتماعي، حفظ فاصله تحليلي و ارتباط تجربي بين شيوه‌هاي توليد (سرمايه‌داري، دولت سالاري) و شيوه‌هاي توسعه (صنعت گرايي و اطلاعات گرايي) ضروري است.


اين كتاب پيدايش ساختار اجتماعي نويني را بررسي مي‌كند كه بسته به تنوع فرهنگ‌ها و نهادها در پهنه گيتي در شكل‌هاي مختلفي تجلي يافته است. اين ساختار اجتماعي نو با پيدايش يك شيوه جديد توسعه، يعني اطلاعات گرايي ارتباط دارد كه به لحاظ تاريخي از تجديد ساختار شيوه توليد سرمايه‌داري در اواخر قرن بيستم شكل گرفته است.


در ديدگاه نظري‌اي كه زيربناي اين رويكرد است چنين فرض مي‌شود كه جوامع، پيرامون فرايندهاي انساني‌اي سازمان يافته‌اند كه ساختار آنها را روابط توليد، تجربه و قدرت تعيين مي‌كند كه به نحو تاريخي تعيين يافته‌اند. توليد فعاليتي است كه انسان بر روي ماده (طبيعت) انجام مي‌دهد تا در آن تصرف كند و با دستيابي به يك محصول، آن را به چيزي مفيد براي خود تبديل كند، بخشي از آن را مصرف كند و مازاد آن را بر حسب اهداف مختلف اجتماعي سرمايه گذاري كند. تجربه، كنش فاعل‌هاي انساني بر روي يكديگر است كه به واسطه تعامل ميان هويت‌هاي زيست شناختي و فرهنگي، و در ارتباط با محيط اجتماعي و طبيعي آنها تعيين مي‌شود. تجربه بر محور جستجوي بي پايان براي ارضاي نيازها و اميال انساني استوار است. قدرت، رابطه ميان فاعل‌هاي انساني است كه بر مبناي توليد و تجربه، و از طريق استفاده بالقوه يا واقعي از خشونت فيزيكي يا نمادين، اراده برخي از انسان‌ها را بر ديگران تحميل مي‌كند.


توليد در روابط طبقاتي سامان مي‌يابد، ساختار تجربه بر مبناي روابط جنسيتي- جنسي شكل گرفته است، و قدرت بر مبناي دولت و انحصار نهادينه خشونت در دستان دولت استوار است. ماده شامل طبيعت، طبيعت تغيير يافته به دست انسان، طبيعت ساخته دست انسان، و همچنين طبيعت خود انسان است و تلاش‌هايي كه در طول تاريخ به وقوع پيوسته ما را وادار مي‌سازند تا از تمايز كلاسيك ميان انسان و طبيعت دست برداريم، زيرا هزاران سال فعاليت انسان محيط طبيعي را به بخشي از جامعه بدل كرده است و بدين ترتيب از نظر مادي و نمادين ما را به صورت جزئي تفكيك ناپذير از اين محيط در آورده است.


اصل ساختاري كه مازاد توليد بر اساس آن تصاحب و كنترل مي‌شود ويژگي شيوه توليد را تعيين مي‌كند. در قرن بيستم عمدتاً با دو شيوه توليد زندگی کرده ايم: سرمايه داری و دولت سالاری. در سرمايه داری جدايی ميان  توليد كنندگان و ابزار توليد، كالا شدن نيروي كار و مالكيت خصوصي ابزار توليد بر مبناي كنترل سرمايه (مازاد توليدي كه به كالا تبديل شد) اصل بنيادين تصاحب و توزيع مازاد توليد توسط سرمايه‌داران را تعيين مي‌كرد، در دولت‌سالاري، كنترل مازاد توليد در خارج از حوزه اقتصاد قرار دارد: يعني در دستان صاحبان قدرت توليد است: سرمايه داری به سمت حداکثر رساندن سود، يعنی افزايش ميزان توليد مازادی که برمبنای کنترل خصوصی ابزار توليد و توزيع به دست آمده گرايش دارد. دولت سالاری به سوی به حداکثر رساندن قدرت. يعنی افزايش توانايي نظامي و ايدئولوژيك دستگاه سياسي براي تحميل اهداف خود بر تعداد بيشتري از افراد و گسترش اين نفوذ به اعماق آگاهي آنها گرايش دارد. روابط اجتماعي توليد، و بدين لحاظ شيوه توليد، شيوه تصاحب و استفاده از مازاد توليد را تعيين مي‌كند. هر يك از شيوه‌هاي توليد، داراي يك اصل نحوه عمل است كه توسط ساختار تعيين مي‌شود و فرايندهاي تكنولوژيك پيرامون آن شكل مي‌گيرند: صنعت گرايي به رشد اقتصادي، يعني به حداكثر رساندن برونداد گرايش دارد؛ اطلاعات گرايي به توسعه تكنولوژي، يعني انباشت دانش و سطوح پيچيده‌تر پردازش اطلاعات.


اطلاعات گرايي و پرسترويكاي سرمايه‌داري(ص45)


چيزي كه واقعاً از لحاظ فرايندها و شكل‌هاي اجتماعي كه حيات جامعه را تشكيل مي‌دهند اهميت دارد، ارتباط واقعي ميان شيوه‌هاي توليد و شيوه‌هاي توسعه است. مؤثرترين عامل تاريخي كه پارادايم تكنولوژي اطلاعات را شتاب مي‌بخشد، شكل و مسير آن را تعيين، و شكل‌هاي اجتماعي وابسته به آن را ايجاد مي‌كند، فرايند تجديد ساختار سرمايه‌داري است كه از دهه 1980 آغاز شد و باعث شد تا بتوانيم نظام تكنولوژيك- اقتصادي جديد را سرمايه‌داري اطلاعاتي بناميم. براي تضمين سرعت و كارايي تجديد ساختار، نوآوري تكنولوژيك و دگرگوني سازماني كه بر انعطاف‌پذيري و سازگاري تأكيد داشت كاملاً حياتي بود.


بنابراين اطلاعات گرايي با گسترش و بازسازي سرمايه‌داري ارتباط دارد، در حالي كه تجديد ساختار سرمايه‌داري و گسترش اطلاعات گرايي در مقياس جهاني فرايندهايي جدايي ناپذير بودند، جوامع مختلف بر اساس ويژگي تاريخ، فرهنگ و نهادهاي خود نسبت به اين فرايند كنش‌ها- واكنش‌هاي متفاوتي داشتند. بنابراين به نظر مي‌رسد نام بردن از يك جامعه اطلاعاتي به معناي همگوني جهاني شكل‌هاي اجتماعي همه بخش‌هاي نظام نوين چندان مناسب نباشد. مسلماً چنين ادعايي از نظر تجربي و نظري قابل دفاع نيست. با وجود اين، جوامع اطلاعاتي در شكل كنوني خود، سرمايه‌داري هستند (بر خلاف جوامع صنعتي كه برخي از آنها دولت سالار هستند): از طرف ديگر، بايد بر تنوع فرهنگي و نهادي جوامع متكي به اطلاعات تأكيد كنيم. همه جوامع از سرمايه‌داري و اطلاعات گرايي تأثير پذيرفته‌اند و بسياري از جوامع از هم اكنون اطلاعاتي محسوب مي‌شوند. البته اين جوامع از نظر نوع و شرايط با يكديگر تفاوت دارند و هر يك داراي تجليات فرهنگي- نهادي ويژه هستند.


فرد در جامعه اطلاعاتي(ص48)


تكنولوژي‌هاي نوين اطلاعات، اقصي نقاط عالم را در شبكه‌هاي جهاني (برساخته) از ابزارها به يكديگر پيوند مي‌دهند. ارتباطات كامپيوتري مجموعه گسترده‌اي از جوامع مجازي را به وجود آورده است. به نظر مي‌رسد نخستين گام‌هاي تاريخي جوامع اطلاعاتي، اهميت هويت به عنوان اصل سازمان دهنده را به وجه بارز اين جوامع بدل ساخته‌ است. منظور من از هويت، فرايندي است كه يك كنشگر اجتماعي به وسيله آن خود را مي‌شناسد و عمدتاً بر مبناي يك خصيصه يا مجموعه‌اي خصائص فرهنگي، و بدون اشاره به ساير ساختارهاي اجتماعي، معنا (و جهان معنايي خود) را مي‌سازد. احراز هويت الزاماً نه به معناي ناتواني در ايجاد ارتباط با هويت‌هاي ديگر است و نه به معناي ناتواني براي در بر گرفتن كل جامعه در چارچوب چنين هويتي.  آلن تورَن پا را از اين نيز فراتر مي‌نهد و چنين استدلال مي‌كند كه در جامعه فرا- صنعتي كه در آن به جاي كالاهاي مادي، خدمات فرهنگي جايگاه اصلي را در توليد به خود اختصاص داده است، دفاع از شخصيت و فرهنگ فاعل اجتماعي در برابر منطق دستگاه‌ها و بازار است كه جايگزين ايده مبارزه طبقاتي مي‌شود.


مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع:


بنیاد آینده‌نگری ایران



دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۹ آوریل ۲۰۲۴

انسان گلوبال

+ بهترین آموزش‌های یادگیری ماشین با پایتون -

+ آیا فناوری AI جای انسان‌ها را خواهد گرفت؟ -

+ شبكه ها --

+ ایران، پس از رهایی یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ نسل دهه ۸۰، دنبال تغییر نیست، خود ِ تغییره! //

+ ۳ تغییر که برای آینده محتوا و بازاریابی باید بدانید محسن راعی

+ تفكر توسعه‌خواهي دکتر شهیندخت خوارزمی

+ برترین شغل‌های حوزه کامپیوتر در سال‌های آینده  مهسا قنبری

+ صنعت چهارم و ویروس جهان‌گشا سرآغازی بر یک تحول بزرگ  مهدی صنعت‌جو

+ انقلاب صنعتی چهارم و تحولات کار در آینده  علی حسینی

+ آینده جهان از زبان مدیر عامل شرکت بنز 

+ چند نفر در جهان هنوز روزنامه می خوانند؟ میثم لطفی

+ انواع تفکر : تفکر انتقادی 

+ روش های خودشناسی : تست شخصیت 

+ مهارت مدیریت افراد هرمز پوررستمی

+ خلاصه کتاب موج سوم؛ نوشته الوين تافلر تافلر

+ انسان، زندگی و دانایی رضا داوری اردکانی

+ جهان گیری (ویروس کرونا) و نظم سیاسی، فرانسیس فوکویاما برگردان رحیم باجغلی

+ تفکر سیستمی چیست ؟ هدی ولی‌پور زند

+ امریکای دوران ترامپ و موج سوم الوین تافلر  بهروز بهزادی (روزنامه نگار)

+ ویروس کرونا بحرانی سیاسی است نه پزشکی یووال نوح هراری:بی بی سی

+ «علم» ، «امید» و «بحران کرونا» 

+ اعتماد، به انسان یا به کرونا؟ مسئله این است کرونانت

+ موقعیت پساکرونایی انسان سعید قاسمی زاده

+ بعد از عبور از كرونا، ما كجا خواهيم بود؟ 

+ معنی تازه «سواد» در قرن ۲۱ حمیده احمدیان راد

+ انواع سازمان و انواع برنامه ریزی 

+ خلاصه کتاب: جهانی شدن فرهنگ، هویت 

+ تاریخ اجتماعی رسانه‌ها؛ از گوتنبرگ تا اینترنت 

+ مهارت های اساسی یک کودک قرن ۲۱ 

+ شکاف بین نسلی رسانه ای  دکتر حجت اله عباسی

+ انواع تفکر : تفکر انتقادی  مسیر آینده

+ عصر دانش‌ و ابعاد آن‌ دکتر پرويز حاجياني

+ فوکویاما علیه فوکویاما سیدمصطفی شاداب

+ مرگ مدرسه یا آیندۀ مدرسه؟ ابراهیم مجیدی*:

+ تافلر و فلسفه ی تربیت بازسازی گرایی عبدالله افراسیابی

+ تکنولوژی در جامعه فراصنعتی 

+ دانشگاه آرمانی‌شده: ضرورت دگرگونی معیارهای قدمایی فرهیختگی 

+ آرمانی‌سازی گذشته و آینده 

+ هویت چیست؟ 

+ زنده باد انقلاب! یووال نوح هراری

+ سرنوشت آینده بشریت چه خواهد شد؟ میچیو کاکو

+ شکل زندگی در ۵۰ سال آینده 

+ شخصیت شناسی آینده نگری 

+ کتاب انسان آینده، تسخیر سیر تکامل به دست بشر میچیو کاکو

+ آن بالا قفل شده است؛ جنبش ها را از پایین بیاغازید یادداشت‌های یک آینده‌پژوه

+ ۲۱ درس برای قرن ۲۱: کتاب تازه‌ای از یووال نوح هراری 

+ نگرانی‌های ما در قرن بیست و یکم بیل گیتس

+ بمب ساعتی در آزمايشگاه  یووال نوح هراری

+ آئين اطلاعات  

+ انقلاب صنعتی چهارم و نشانه های ظهور 

+ «انسان خداگونه» در انتظار فردا فرد پطروسیان

+ نقد کتاب « آموزش و دموکراسی در قرن ۲۱» اثر نل نادینگز؛ 

+ جامعه اطلاعاتی و جنسیت سها صراف

+ پیامدهای مدرنیت آنتونی گیدنز

+ فرهنگ در جهان بدون مرز 

+ فرهنگ جهانی چیست؟ 

+ نظم نوین جهانی 

+ «انسان سالاری»، محور جامعه اطلاعاتی. 

+ از خانه‌های زیر آب تا تور گردشگری به مریخ! 

+ پیش‌بینی جزئیات زندگی انسان در دو قرن آینده. 

+ مهارت های زندگی در قرن بیست و یکم  آسیه مک دار

+ «گردشگری»صنعتی میلیارد دلاری و استوار بر پایه ی آینده نگری پیشینیانِ فرهیخته ی ما رضا بردستانی

+ سیستم های پیچیده و تفکر سیستمی (3) – بخش پایانی دکتر همایون مهمنش

+ زندگی ما و زندگی آنها  علی دادپی

+ سیستم های پیچیده و تفکر سیستمی (2) دکتر همایون مهمنش

+ سیستم های پیچیده و تفکر سیستمی (1) دکتر همایون مهمنش

+ پیش‌بینی آینده غیرممکن شده است فرانسیس فوکویاما

+ آیندگان ما را به‌سبب کدام خطای اخلاقی ملامت خواهند کرد؟ 

+ مقدمه‌ای برای همه آینده نگری‌ها/ ضروری‌ترین علمی که در کشور ما به آن بی‌اعتنایی می‌شود رضا داوری اردکانی

+ قدرت آینده مهدی صنعت‌جو

+ از عصر اطلاعات تا عصر مولكول. مترجم : فيروزه امين

+ تفاوت‌های حیرت‌انگیز فرزندان 

+ عجیب‌ترین قوانین ترافیکی دنیا> از جریمه خودروهای کثیف تا منع راندن خودروی مشکی در روزهای خاص 

+ فناوری‌های مورد استفاده در جنگ‌های آینده چه خواهند بود؟ 

+ موج فراصنعتی چه کسانی را خواهد برد هرمز پوررستمی

+ مدیریت استراتژیک پورتفولیو پروژه ها در هلدینگها و سازمانهای بزرگ  

+ ضرورت آینده پژوهی و نگاه به آینده به عنوان نقش برجسته روابط عمومی نوین 

+ تکنولوژی علیه تبعیض اندرو فینبرگ

+ آیا فکرعبور جایگزین رمز عبور می شود​​​​​​​ سید محمد باقر نوربخش

+ جامعه اطلاعاتی, دگرگونی تکنولوژی های نوین ارتباطی و اطلاعاتی و تحول در روابط انسانی۲ 

+ جامعه اطلاعاتی, دگرگونی تکنولوژی های نوین ارتباطی و اطلاعاتی و تحول در روابط انسانی 

+ نمایش زندگی اجتماعی در جامعه اطلاعاتی  مانا سرایی

+ سخنرانی بیل گیتس درباره بیماری‌های فراگیر، بهداشت جهانی و حملات بیولوژیکی حمیدرضا تائبی

+ آینده نگری استر اتژی فناوری اطلاعات دکتر امین گلستانی

+ روندهای علم و فناوری در سال 2017 حمدرضا میرزایی

+ دو گروه از جوانان در برابر « قانون کار » ونسا پینتو برگردان سعید جوادزاده امینی

+ اندیشیدن به آینده نظریه اجتماعی: آری به جامعه‌شناسی محمدرضا مهدیزاده

+ نقش جامعه اطلاعاتی در تحولات فرهنگی 

+ تحلیل اقتصادی آزادی دکتر محسن رنانی

+ آیا در کارها حضور بشر لازم است؟ 

+ آینده‎پذیری: چالش اساسی آینده‎پژوهی در جهان در حال توسعه. 

+ اثرات اقتصادی جامعه اطلاعاتی در جهان 

+ چگونه انسان‌ها از صد درصد توانایی مغز خود استفاده می‌کنند حمیدرضا تائبی

+ آیا اینترنت اشیا ما را به ابر انسان تبدیل خواهد کرد؟ حمیدرضا تائبی

+ آیا سیاست می تواند از قرن 21 جان سالم به در ببرد؟. کنت میناگ

+ آینده، اکنون است ـ بخش اول آرش بصیرت

+ آینده، اکنون است ـ بخش دوم آرش بصیرت

+ سیاست‌گذاران همه کشورها خواهد بود. 

+ جهانی شدن و آموزش و پرورش 



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995