براي دانشگاه چه بايد كرد
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[19 Jun 2013]
[ احمد شيرزاد]
نويسنده: احمد شيرزاد
هشت سال سخت و پر مشقت بر دانشگاه ها گذشته است، همان طور كه در همه بخش هاي جامعه نيز سالياني سخت پشت سرگذاشته شده است. مرور مصيبت هاي دانشگاه در دولت هاي نهم و دهم و اشكافي قصه يي پر غصه است، اما در هر حال علاج دردها در اين است كه راه هاي اشتباه پيموده شده را از همانجا كه آمده ايم برگرديم.در دوران پر افتخار اصلاحات و در زمان وزارت آقايان دكتر معين و دكتر توفيقي گام هاي بلندي در راه تجربه ساختار وزارت علوم، تحقيقات و فناوري و به تبع آن دانشگاه ها برداشته شد كه متاسفانه به دليل كم لطفي در تصويب قانون شرح وظايف جديد وزارت علوم، اجراي آن در دولت آقاي خاتمي چندان نپاييد و كار به دولت آقاي احمدي نژاد موكول شد و البته هيچ گاه به انجام نرسيد. قرار بود شوراي عالي علوم، تحقيقات و فناوري در ذيل دولت تشكيل شود و به سياستگذاري در اين حوزه ها بپردازد. اين شورا در دولت هاي نهم و دهم هرگز فعال نشد و مشابه شوراهاي عالي ديگري كه آقاي احمدي نژاد اصولاحوصله شركت در آنها را نداشت و به واسطه سفرهاي استاني و نطق هاي پرشور هسته يي فرصت هم براي آن نداشت، به سرنوشت «پاك شدن صورت مساله» مبتلاگشت.
بنابراين روشن است كه يكي از نخستين اولويت هاي وزير جديد علوم، تحقيقات و فناوري آن است كه به شرح وظايف تصويب شده اين وزارت عمل كند و كارهاي بر زمين مانده را سامان بخشد. نكته بسيار حساس ديگر انتخاب روساي دانشگاه هاست. در اين دو دوره متاسفانه بعضا افرادي بر اين سمت حساس گماشته شدند كه كمترين تاييدي از سوي همكاران دانشگاهي خود نداشتند. اين در حالي است كه تا پيش از دولت فعلي سنت همفكري با دانشگاهياني كه دلسوزان واقعي دانشگاه خويش هستند براي معرفي و انتصاب شايسته ترين افراد به رياست دانشگاه ها كم وبيش نهادينه شده بود. در حال حاضر برخي از دانشگاه ها به شدت دچار بحران مديريت هستند و استادان و دانشجويان در آنها براي ايجاد كمترين گشايش روزشماري مي كنند. حل مشكل اين قبيل دانشگاه ها بايستي در اولويت قرار گيرد. در وهله بعد بايد به بررسي عملكرد مديريت ها در ساير دانشگاه ها پرداخت و به تدريج نيروهاي اصيل دانشگاهي را به مشاركت در اداره دانشگاه ها فراخواند. تاكيد مي كنم كه لازم نيست چند اتوبوس مدير از وزارت علوم براي مديريت دانشگاه ها ارسال شود. كافي است دست دوستي و رفاقت به سمت دانشگاهيان خبره و دلسوز در هر دانشگاه دراز شود، خواهيم ديد كه دانشگا ه ها بدون كمترين تنش و نابساماني اداره خواهند شد و اهداف و ماموريت هاي محوله را به انجام خواهند رساند. موضوع بسيار مهم ديگر بازگرداندن اختيارات گرفته شده از دانشگاه ها، دانشكده ها و گروه هاي آموزشي و پژوهشي به آنهاست. طي هشت سال گذشته به طور نهادينه يي اختيارات از سطوح پايين به بالامنتقل شد و نهايتا بسياري از تصميمات به وزارت علوم منتهي شد. به عنوان مثال در فرآيند گزينش و استخدام اعضاي هيات علمي عملاهمه چيز از گروه هاي آموزشي گرفته شد و در اختيار روساي دانشگاه ها و وزارت علوم قرار گرفت. درددل هاي فراواني از سوي نيروهاي جوان و نخبه علمي كشور در اين سال ها به ما منتقل مي شد كه حاكي از برخوردهاي سخيف و بازجويي گونه «هيات هاي جذب» دانشگاه ها و حتي خود روساي دانشگاه ها با متقاضيان استخدام بود. لازم است كليه اختيارات اجرايي و فرهنگي كه در گذشته بنا به عرف و سنت اجرايي در اختيار دانشگاه ها بود مجددا به آنها برگردد و وزارت علوم دست از تمركزگرايي افراطي خويش در دو دوره اخير بردارد. از سوي ديگر پديده زشت ديگري كه در اين سال ها شاهد آن بوديم دخالت برخي نهادهاي خارج از دانشگاه در جزيي ترين امور آن و به ويژه مسائل دانشجويي بود. اين روند بايد هرچه سريع تر اصلاح شود و همه دستگاه ها بدانند كه صاحب اختيار دانشگاه نيستند و تنها در حوزه وظايف قانوني خود مجاز به كمك و ياري آنها هستند. در داخل هر دانشگاه نيز بايد روش ها و آيين نامه هايي كه امكان مشاركت اعضاي هيات علمي در فرآيندهاي تصميم سازي و تصميم گيري را فراهم مي كرد و متاسفانه در اين دو دوره متوقف شده يا ناديده گرفته شده بود، مجددا برقرار شود و كليه دانشگاهيان بتوانند همانند قبل وظيفه خطير رشد علمي و توانمندسازي نسل آينده را بر عهده گيرند.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: