باندی که قوه مجریه را دوست دارد
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[03 Feb 2013]
[ محمد صادقی]
«شما از کجا می دانید امسال، سال آخر دولت است؟» این جمله چندی پیش محمود احمدی نژاد است که در مقابل چشمان میلیون ها بیننده خطاب به مجری صدا و سیما در گفتگوی زنده تلویزیونی بیان شد. این هشدار رسمی این اصولگرای یاغی به رقیبان خود بود که به تعبیر علی اکبر جوانفکر، مشاور دولت برای تصاحب کرسی ریاست جمهوری آینده مدت هاست «خواب های آشفته» دیده اند.
احمدی نژاد که یک بار با به کار بردن ترفندهایی دل از نهادهای امنیتی و نظامی حاکم بر ایران ربوده و دولت را در اختیار خود گرفته بود اکنون در ماه های پایانی عمر دولت برآمده از انتخابات پرمسئله و ابهام 88 برای ایجاد فضای تبلیغاتی و تسویه حساب با حامیان سابق خود که اکنون به صف منتقدینش پیوسته اند، سناریوهای مشابه و ترفندهای جدیدی را به اجرا گذاشته و گام به گام پیش می برد.
چیدمان مشکوک مجریان انتخابات آینده
این سناریو در مرحله اول با عزل و نصب های گسترده استانداران استان های بزرگ و حساس کشور همچون خراسان رضوی و شمالی، اصفهان، کهکیلویه و بویراحمد، اردبیل، همدان، سیستان و بلوچستان، گیلان و قم آغاز شد.
استاندارانی که به عنوان مجریان برگزاری انتخابات نقش کلیدی را در انتخابات آینده ریاست جمهوری ایفا خواهند کرد و می توانند سرنوشت انتخابات را به نفع این یا آن جریان رقم بزنند.
هرچند رقیبان احمدی نژاد در مجلس خیلی زود دست او را خواندند و درصدد جلوگیزی از این اقدام وی برآمدند و پس از عزل استاندار قم و انتصاب فرد جدید بلوایی در مجلس به پا کردند و به صراحت از شائبه «انتخاباتی بودن» این اقدام دولت سخن گفتند؛ اما احمدی نژاد به خوبی از فرصت آتش بس شش روزه میان دولت و مجلس در جریان برگزاری اجلاس عدم تعهد در تهراناستفاده کرد و برنامه خود را عملی کرد.
دستور آتش بس میان دو طیف اصولگرایان حامی رهبری و اصولگرایان حامی احمدی نژاد به سبب حساسیت برگزاری اجلاس عدم تعهد و ترسیم فضای آرام بر کشور و آبروداری در مقابل مهمانان خارجی اجلاس از سوی مقامات ارشد صادر شده بود در نهایت به نفع جریان حامی دولت تمام شد.
این نمایش شش روزه هر چه که نداشت اما فرصت طلایی در اختیار نزدیکان محمود احمدی نژاد قرار داد تا برای مدت کوتاهی هم که شده از زیر بار فشار روز افزون منتقدان اصولگرای خود خارج شوند و در بحبوحه این نمایش پرطمطراق، بتوانند اقدامات و برنامه ریزی های خفا و آشکارشان برای تاثیرگذاری در انتخابات آینده ریاست جمهوری در ایران را با فراغ بال بیشتری به انجام برسانند.
در همان فرصت شش روزه بود که احمدی نژاد با فراغت بال به جابه جایی مشکوک در استانداری های استان های مهم کشور پرداخت، بی آن که این بار از جار و جنجال اصولگرایان منتقد دولت به سبب این عزل و نصب های مشکوک حرفی به میان آید و اعتراضی صورت گیرد.
توپ ناکارآمدی در زمین رقبا
بخش دیگری از این سناریو تاکید چندباره احمدی نژاد بر ادعای خود مبنی بر در اختیار داشتن لیست صدها مفسد اقتصادی که بودجه هنگفت کشور را در اختیار دارند است و این گونه توپ ناکارآمدی دولت در حل بحران اقتصادی کشور را در زمین رقبای سیاسی خود می اندازد.
وعده اعلام نام مفسدان اقتصادی از سوی احمدینژاد نه مربوط به امروز و دیروز بلکه به ایامی باز میگردد که وی نخستین دور سفرهای استانی خود را به شهرهای مختلف تجربه میکرد. احمدینژاد در اجتماعات مردم ساده زیست شهرستانهای مختلف که از فساد و تبعیض خسته شده بودند مدام از فهرست مفسدانی سخن می گوید که در جیب اوست؛ مفسدانی که او مدعی است اگر حسابشان را با بانکها صاف نکنند، اسامیشان به صورت رسمی اعلام شود؛ ادعایی که همگان باور داشتند که جز نمایشی تبلیغاتی و فرافکنی سویه دیگری ندارد.
تکرار این سخنان در ماه های پایانی دولت اما با واکنش های شدید رقبای سیاسی احمدی نژاد مواجه شده است و حالا حتی رئیس قوه قضائیه نیز به صراحت میگوید که این حرکت و ادعاهای احمدی نژاد فقط تبلیغاتی بوده است.
دادستان کل کشور هم از دولت وی خواسته فهرست را با مشخصات دقیق اعلام کند؛ رییس سازمان بازرسی کل کشور هم چنین درخواستی دارد. همه ی دعواها اما آشکارا بوی قوه مجریه می دهد و انتخابات 92.
تداوم سیطره یا تحویل زمین سوخته
افشای مصوبات جنجالی هیات دولت در استخدام بی ضابطه 12هزار نفر در سازمان امور مالیاتی، 1500 نفر در معاونت اجرایی رییس دولت و 4000 نفر توسط استانداران در کل کشور آن هم در روزهایی که اوج کسری بودجه و مشکلات مالی ناشی از تحریم ها موجب شده است تا دولت نتواند حتی بخشی از حقوق و مزایای کارکنان فعلی خود را پرداخت کند مرحله دیگری از سناریویی بود که احمدی نژاد برای انتخابات آینده در پیش گرفته است.
به نظر می رسد که احمدی نژاد و حامیان وی با طرح این موضوع در میان افکار عمومی چند هدف را دنبال نماید.
اول آن که در صورت تحقق این مصوبه احتمالا خیل عظیمی از نیروهای فاقد تجربه و تخصص به مشاغل دولتی وارد می شوند و این حجم گسترده نیروها از آنجا که می دانند در صورت شکست کاندیدای مورد حمایت احمدی نژاد در انتخابات، در دولت آینده جایی نخواهند داشت، بنابراین برای تداوم تصدی گری احمدی نژاد بر دولت حاضرند در ایام انتخابات آینده دست به هر اقدامی بزنند.
شاید در چند ماه باقی مانده از دولت دهم تامین هزینه حقوق و مزایای این نیروها برای دولتی که نشان داده است در طی هفت سال اخیر منابع ثروت کشور را به راحتی در اختیار جریان خود قرار می دهد کار چندان دشواری نباشد اما بی شک دولت آینده از پس این هزینه هنگفت تحمیلی بر نخواهد آمد و از سویی ورود این حجم نیروی انسانی جدید به دولت می تواند تا اندازه ای ساختار اداری و سازمانی موجود در کشور را تحت تاثیر قرار دهد و این نیز بر مشکلات دولت آینده خواهد افزود.
در کنار این موارد باید بعد تبلیغاتی این وعده فریبنده برای تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی، فارغ از عملی شدن یا نشدن آن را نیز در نظر گرفت.
طرح تبلیغاتی که به موازات وعده 5 برابر کردن یارانه ها از سوی رئیس دولت آن هم از تریبونی فراگیر همچون صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بیان شد.
آن هم در روزهایی که مجلس اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها را ممنوع کرده و حتی هشدار داده است که در صورت اجرای آن کار به طرح عدم کفایت احمدی نژاد هم خواهد کشید
به هر روی آن طور که شرایط نشان میدهد جریان حامی احمدی نژاد عزم خود را برای تداوم سیطره بر قدرت اجرایی کشور و یا تحویل «زمین سوخته» به دولت آینده جزم کرده و تغییر استانداران و فرمانداران، به عنوان ارکان اساسی تبلیغات و مجریان انتخابات آینده، از یک سو و شعارهای تبلیغاتی همچون مبارزه با مفاسد اقتصادی، 5 برابر کردن یارانه ها و دستور استخدام بیکاران تنها نمونه هایی از اقدامات برنامه ریزی شده باند احمدی نژاد ـ مشایی برای نیل به این هدف است. خیلی دور و دیر نخواهد بود که مشخص شود نامزد باند مزبور برای انتخابات 92 و تلاش برای تداوم حضور در قوه مجریه و کام گیری از دولت نفتی، کیست؛ و احمدی نژاد برای پیروزی او چگونه مایه خواهد گذاشت و چه خواهد کرد.
منبع: ندای سبز آزادی
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: