احمد تقوائی
۱ فروردين ۱٣۹۰
چند روز پيش فراخوانی ( فراخوان به مخالفت فعال با سياست اتمی جمهوری اسلامی – اخبار امروز ) برای «مخالفت فعال» با سیاست اتمی ایران با امضای گروهی از فعالين سیاسی خارج از کشور متشر شد که انگیزۀ نویسندگان آن هرچه باشد، می تواند به تقويت يک نظريه انحرافی ياری رساند.
نويسندگان فراخوان با اشاره به رویدادهای غم انگیز ژاپن، خواستار تجديد نظر در سیاست های دولت ایران شده و افزوده اند که:
«در همین روزهای گذشته آژانس بینالمللی انرژی اتمی یک بار دیگر اعلام کرد که نمیتواند غیرنظامی بودن پروژههای اتمی جمهوری اسلامی را تضمین کند. ناشفاف بودن این پروژهها، توجیهناپذیر بودن آنها به لحاظ اقتصادی و مدارکی که در اختیار آژانس قرار گرفته، این ادعای رژیم را که فقط در پی استفاده صلحآمیز از انرژی اتمی است، با شک جدی مواجه کرده است. رژیم به جای این که به سیاست شفافسازی رو آورد، بیشتر پردهپوشی و ماجراجویی میکند و با این کار زیانهای اقتصادی و سیاسی عظیمی را به کشور تحمیل میکند. این سیاست بر نقش نظامیان در اقتصاد و سیاست ایران میافزاید و سود سرشاری را نصیب بخشی از بازار میکند که کانالهای وارداتی خاص را در اختیار دارند. سیاست اتمی جمهوری اسلامی باعث تشدید اختناق و گسترش بیعدالتی میشود. این سیاست به مسابقه تسلیحاتی در منطقه دامن زده است، چیزی که علیه منافع مردم منطقه و همزیستی صلحآمیز است.»
نويسندگان بيانيه در پایان نوشته، مردم و نيروهای دمکراتيک در داخل و خارج از کشور را به مقابلۀ جدی تر با سياست های اتمی جمهوری اسلامی فرا می خوانند .
به باور من، درخواست نویسندگان و امضاکنند گان فراخوان مبنی بر سازماندادن «مقابله جدیتری با سیاستهای اتمی جمهوری اسلامی» در شرائط کنونی، درخواستی نادرست و انحرافی است. این درخواست همسویی نا اگاهانه با سياست های دولت نتنياهو در اسرائیل و سیاست مداران جنگ طلب امریکا همچون بولتون است. چنين نظريه ای هراینه به استراتژی کنونی نيرروهای سیاسی در داخل و خارج از کشور تحول یابد، موضوع انرژی هسته ای ايران را از نو به محور گفتمان های سیاسی در ايران و خاورميانه مبدل خواهد ساخت.
هدف از انتشار اين فراخوان چيست؟ ايا با انتشار چنين فراخوانی می خواهند در خواست تغيیر سياست هسته ای رژيم و بستن نيروگاه اتمی بوشهر را جایگزین درخواست کنونی جنبش سبز مبنی بر آزادی بی قيد و شرط آقايان موسوی و کروبی سازند؟ آیا می خواهند به مردم ایران هشدار دهند که درخواست های حقوق بشری را کنار نهاده و تغییر سیاست هسته ای جمهوری اسلامی را در کانون مبارۀ خویش قراردهند؟ و یا شاید انگیزه و تمایل شان این باشد که به دولت های خارجی گوشزد کنند که مبادا موضوع انرژی هسته ای اِيران را از ياد ببرند!
اگر هدف نويسندگان فراخوان استفاده از سانحه اتمی ژاپن برای نشان دادن خطرات استفاده از راکتورهای اتمی بود، چرا بخش بزرگی از بيانيه توجه خود را به موضوع سلاح های اتمی و مباحث مربوط به آن اختصاص داده اند؟
بنا به گفته معروف هرسخن جایی و هر نکته زمانی دارد. برای ساليان دراز نيروهای دمکراتيک خواهان محوری شدن موضوع آزادی و حقوق بشر در سياست های بين المللی نسبت به ايران بوده اند و اکنون که تحت تاثير جنبش سبز و جنبش های دمکراسی در خاورميانه و شمال افریقا، چنين امری به تحقق پيوسته و حتی در پيام نوروزی دولت اوباما نيز به روشنی منعکس شده است؛ تلاش دوستان امضا کنندۀ فراخوان دراین است که باردیگر چرخ تاریخ را به عقب برگردانند و آزادی و حقوق بشر را از کانون گفتمان بین المللی دربارۀ ایران، با موضوع انرژی هسته ای جایگزین کنند. این کار گامی به پس و انحرافی است.
باور من اين است که در شرائط کنونی، دمکراسی خواهان ايران و بويژه ايرانيان خارج از کشور بايد همچنان بر محوری بودن موضوع دمکراسی و آزادی به عنوان بغرنج اساسی جامعه ایران پافشاری کنند و از در غلطيدن به دام نيروهای دست راستی چون نتنیاهو و بولتن های جهان برای تبدديل موضوع خاورميانه به موضوع اتمی ايران دوری جویند.