Iranian Futurist 
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
اخبار روز
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


ورود انسان به تاریخ با «زمین‌شهر»

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[23 Sep 2015]   [ دکتر موسی اکرمی]

فرهنگ امروز/ فاطمه امیراحمدی: کمیته‌ی اندیشه‌ی سیاسی انجمن علوم سیاسی ایران با همکاری خانه‌ی اندیشمندان علوم انسانی در نظر دارد تا یک سلسله نشست را با عنوان «اخلاق و سیاست» برگزار کند. اولین نشست با حضور «سید علی محمودی» و «موسی اکرمی» در خانه‌ی اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. در بخش اول گزارش آمد که «در تمام جوامعی که سیاست در خدمت اخلاق نیست و سیاست به گونه‌ای نیست که اخلاق فضیلت در آن حاکم باشد، رفتار اخلاقی در آن جامعه بسیار ضعیف خواهد بود، زیرا ساختار سیاسی که تضمین‌کننده‌ی رفتار سالم افراد به‌مثابه‌ی یک شهروند خوب و انسان اخلاقی باشد، وجود ندارد». از سویی سید علی محمودی اشکالاتی را بر اخلاق فضیلت‌گرا وارد کردند و نیز موسی اکرمی به آن‌ها پاسخ دادند که در ادامه می‌آید.


سید علی محمودی: مکتب اخلاق فضیلت سابقه‌ای دیرینه دارد

در ادامه‌ی بحث لازم به توضیح است که ارسطو از زوایای مختلف دارای اهمیت است. در دوره‎ای در مقایسه بین افلاطون و ارسطو مطالعاتی در مورد اشتراک اموال، زنان و کودکان داشتم که در کتاب «جمهوری» افلاطون هست؛ در این خصوص ارسطو در کتاب سیاست خود نقدی بر افلاطون دارد که کمونیزمی -البته به تعبیر من- که افلاطون تشریح می‌کند باعث رکود، از بین رفتن اموال عمومی و نیز از بین رفتن رقابت می‎شود.

در واقع ریشه‌های مالکیت خصوصی-سرمایه‌داری در ۲۵۰۰ سال قبل در کتاب سیاست ارسطو در نقد افلاطون رقم زده شده است و این نقد را هنوز کسی نتوانسته نقض کند. سرمایه‌داری با جان بشر و روحیه‌ی بشر سازگار هست، ولی می‌تواند تعدیل یابد و با سوسیالیزم درآمیخته شود تا باعث اختلافات طبقاتی و اقتصادی زیادی نشود.

در مورد اخلاق فضیلت‎گرا که در بین صحبت‎ها اشاره‎ای به آن داشتم، مکتبی بسیار دیرینه است، از یونان باستان شروع می‌شود و در ۲۵۰۰ سال دوره‌ی اسلامی در ایران و در کشورهای دیگر اخلاق غالب در تعلیم و تربیت در مدارس و در نظامیه‌ها، اخلاق فضیلت‌گرا بوده است؛ از اخلاق ناصری تا معراج‎السعاده ملااحمد نراقی همواره اخلاق فضیلت‌گرا مطرح بوده است.


ایرادات وارد بر اخلاق فضیلت‌گرا

اما سه اشکال عمده بر اخلاق مبتنی بر فضیلت‌گرا ذکر کنم -به‌ویژه در اینجا ما تنها از اخلاق فردی صحبت نمی‌کنیم ما از اخلاق جمعی و اخلاق در سیاست سخن می‌گوییم-؛ ایراد اولی که وجود دارد «عدم یک دستورالعمل» مشخص است، اینکه یک دستورالعمل و یک برنامه‌ی مشخص که رفتار سیاسی را بر مدار اخلاق استوار کند در اخلاق فضیلت‌گرایی مشاهده نمی‌کنیم. درست است که جامعه طبق نظر افلاطون و ارسطو و دیگران به خیر و سعادت برسد، اما این مباحث خیلی کلی است و طبیعی است که ما یک دستگاه فلسفه‌ی اخلاقی یا اخلاق هنجاری چنان‌که در فایده‌گرایی و وظیفه‌گرایی می‌بینیم در این مکتب اخلاقی نمی‌بینیم؛ این بدین معنا نیست که اخلاق فضیلت‌گرا چنته‌اش خالی است، خیر، هنوز هم در مکتب‌ها و در مدارس گوناگون آن را تدریس می‌کنند. اما در یک نظام و یک شبکه‌ی اندام‌وار آنچه را که در فایده‌گرایی و به‌ویژه در وظیفه‌گرایی مشاهده می‌کنیم در اخلاق فضیلت‌گرایی نمی‌بینیم. به طور مثال در اخلاق وظیفه‌گرا ما یک سلسله اصول و مملکت غایت داریم، ولی در اخلاق فضیلت‌گرا یک سلسله فضائل اخلاقی است که شما باید در خودتان وارد کنید و یک سلسله رذایل اخلاقی هست که شما باید خود را از آن پیراسته کنید.

نکته‌ی دوم «فردی بودن» این اخلاق است؛ سیاست‌مدار می‌تواند اخلاقی عمل کند به شرط اینکه شخص او به فضایل اخلاقی متشخص شود و رذایل اخلاقی را از خود دور کند؛ بنابراین ما به اعتبار اینکه این فرد اخلاقی است از او انتظار فعل اخلاقی داریم و اگر که به چنین مقامی برسد که دارای فضایل اخلاقی باشد می‌توان او را سیاست‌مدار اخلاقی به شمار آورد. حتماً می‌دانید که در یونان باستان مدلی که افلاطون و ارسطو برای حکومت‌ها بیان می‌کنند فردی است و این اراده‌های فردی است که وجود دارد و در نهایت سر از بردگی درمی‌آورد.

مطلب سوم، «سختی و دشواری رسیدن به مقام تراز اخلاق و دارای فضیلت» است؛ سخت است که انسان با وجود تمام تعالیم اخلاقی به یک انسانی با ملکات و صفات و ویژگی‌های اخلاقی تبدیل شود.


شهروندان خوب در دولت‌شهر ارسطو

در اینجا خوب است که به یکی از خاطرات علمی اشاره کنم؛ بنده قبل از سال ۱۳۸۰ که روی کانت چند سالی مشغول مطالعه و کار بودم، در جایی دیدم که کانت نوشته است که انسان همچون چوب پرپیچ‌وخمی است که چیزی درست نمی‌توان از آن ساخت، اما می‌شود او را یک شهروند خوبی تربیت کرد؛ یعنی بحث به این شکل توسط کانت مطرح می‌شود که ما باید انسان را خوب تربیت کنیم و تلاش خود را کنیم، اما در جهان امروز خیلی در اخلاق فضیلت‌گرایی جواب نمی‌دهد -در آن زمان قرن هیجدهم میلادی بوده است-. او می‌گوید حال که نمی‌توان از این چوب پرپیچ‌وخم انسان چیز درست‌وحسابی بسازیم حداقل یک شهروند خوب تربیت کنیم.

این گذشت و بنده در کتاب «فلسفه‌ی سیاسی» کانت این را شرح دادم تا اینکه چند سال بعد با یک نگاهی به سراغ سیاست ارسطو رفتم و همین‌طور که سیاست ارسطو را بازخوانی می‌کردم، دیدم این بحث را ارسطو خودش در کتاب سیاست بیان کرده است و این سخن ابتدا از ارسطو است نه کانت (البته کانت این را نمی‌گوید که آن را از ارسطو گرفته است)؛ همین مبحث دستمایه‌ای برای یکی از فصل‌های کتاب «درخشش‌های دموکراسی» تحت عنوان «شهروندان خوب در دولت‌شهر ارسطو» شد.

بنده می‌خواهم عرض کنم که اولاً این مکتب هنوز زنده است، تعلیم اخلاق فضیلت‌گرا یک امر خوبی است، ولی با نکاتی که در بالا به آن‌ها اشاره کردم -از دکتر اکرمی می‌خواهم که ما را راهنمایی بفرمایند و نظر بدهند- به نظرم می‌آید که این فرم از مکتب اخلاقی مقداری ایدئالی و آرمانی است.

بنده با درک محدود خود از نقاط ضعف فایده‌گرایی و وظیفه‌گرایی معتقد هستم که سیاست آن‌چنان با فایده‌گرایی درآمیخته شده که ما باید فایده‌گرایی را یک مقدار مهار کنیم و تحدید و چارچوب‌بندی کنیم تا در حد امکان بتوانیم سیاست را به زیر سایه‌ی اخلاق ببریم.


موسی اکرمی: «آرای عقل مدینه‎ی فاضله‌ی» فارابی به دنبال فضیلت‎مند کردن انسان‎هاست

بله، من هم با دکتر محمودی در باب تربیت انسان فضیلت‎گرا و یک شهروند خوب هم‌عقیده هستم؛ تاریخ را که نگاه می‌کنیم تأیید همین سخن است.

انگشت‎شمار هستند کسانی مثل «نلسون ماندلا» یا «گاندی» به‌عنوان نمونه‎های برجسته‎ای از سیاست‌مدارانی که سیاست و اخلاقشان فضیلت‌گرایانه بوده است، بی‌گمان در طول مدتی که آن‌ها در کشور خودشان رهبری سیاسی را در دست داشتند عملاً یک نوع سایه‌ی فضیلت اخلاق را بر سیاست و مردم خود گسترده بودند.

اما می‌پذیرم که به طور مشخص شاید به غیر از نمونه‌های اندکی که در دولت‌شهرهای اولیه بود، نمونه‌های درخشانی از تحقق رفتار اخلاقی فردی به اضافه‌ی رفتاری سیاسی-اجتماعی که هم سیاسی باشند و هم اخلاقی نداریم. در یونان باستان در آتن در زمان پریکلس، گزارش‌هایی که هست و روایت‌هایی که در مورد ارسطو و دیگران کرده‌اند، ما نمونه‌های قابل قبولی در آن شرایط تاریخی می‌بینیم؛ یک جور تحقق امر سیاسی به گونه‌ای است که اجازه‌ی بروز اخلاق‌مندی را به انسان‌ها داده است.

اما بزرگان (بزرگانی که اندیشمند سیاسی هستند) طرح‌های خود را ارائه داده‌اند و کسی مثل «فیلسوف شاه» که قرار است در رأس حاکمیت قرار بگیرد یک فرایند طولانی از تعلیم و تربیت و ساخته شدن را به همراه تعداد زیادی از افراد پیش می‌برد تا به جایی برسد که رذایل را از خودش حذف کند و به طور نهادینه فضایل در خود رشد دهد؛ به طور مثال او مالکیت خصوصی ندارد، منافع شخصی در حکومت ندارد و خیلی چیزهای دیگر.

خود ارسطو به طور مشخص تلاش می‌کند بین دموکراسی از یک طرف (البته معایب آن را هم برمی‌شمرد) و آریستوکراسی (که سعی می‌کند محاسن آن و درعین‌حال معایبش را بگوید) از سوی دیگر پیوندی برقرار کند تا یک حد میانه‌ای بین دموکراسی و آریستوکراسی (نخبه‌گرایی) برقرار کند تا بتواند جامعه در حد معقولی باشد.

در سنت ما «فارابی» هست؛ او کتابی به نام «آرای عقل مدینه‌ی فاضله» دارد، این مدینه‌ی فاضله در واقع مدینه‌ای است که افرادش فضیلت‌مند هستند و رئیس مدینه‌ی فاضله مرتبط با عقل اول است.

اما من این سخن دکتر محمودی را می‌پذیرم، زیرا وقتی تاریخ را نگاه می‌کنیم این اتفاق به طور گسترده نیفتاده است.


فلسفه؛ تعبیر جهان یا تغییر جهان

اما اگر من نظر شخصی خود را بخواهم بگویم، علی‌رغم پیشرفت‌های زیادی که در حوزه‌ی علم، ثروت‌اندوزی و روابط سیاسی که نهاد آن منجر به ادامه‌ی جهانی حقوق بشر به‌مثابه دستاوردی مهم بعد از منشور حقوق بشر انقلاب فرانسه شده است، متأسفانه در کنار این‌ها جنایات بسیاری نیز رخ داده است. وقتی ما به شکل اخلاقی به تاریخ بشر نگاه می‌کنیم خیلی دردناک است.

سال گذشته کتابی از بنده با عنوان «فلسفه از تعبیر جهان تا تغییر جهان» منتشر شد که در این کتاب تلاش کردم تز یازده «فئور باخ» که گفته شده فیلسوفان تاکنون در پی تعبیر جهان بودند حال آنکه مسئله‌ی اصلی تغییر جهان است، بگویم خیر، اتفاقاً فیلسوفان هر دو پروژه را پیش می‌برند؛ این دو پروژه پشت و روی یک سکه هستند و مکمل یکدیگر هستند و فیلسوفان به دنبال این دو امر هستند و هم باید اذعان داشت «تعبیر بدون تغییر و تغییر بدون تعبیر» معنا ندارد.

از این تز در کتاب دفاع کردم و رسیدم به بحث جامعه‌ی آینده و آن را مطرح کردم؛ نهایت کتاب ختم شده به یک مقاله که به نظر خودم مقاله‌ی مهمی است با عنوان «به‌سوی جهان واحد». نظر شخصی من این است که اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر که ۳۰ ماده دارد بسیار ارزنده است، اما هیچ تضمین تحقق ندارد.


به‌سوی جهان واحد برای داشتن آینده

در طرح «به‌سوی جهان واحد» نظر خود را بیان کردم که مشکلات سیاسی که بیشتر مشکلات ما هستند، با یک جهان واحد و یک کشور واحد جهانی حل خواهد شد؛ یعنی مرزهای سیاسی و جغرافیایی حذف شود و اسم آن جهان را «زمین‌شهر» گذاشتم و در این کتاب یک قانون اساسی برای این زمین‌شهر عرضه داشتم؛ در مقدمه‌ی همین قانون اساسی تلفیق و درهم‌تنیدگی تنگاتنگ اخلاق و سیاست را می‌بینید، سعی کردم در آنجا شرایط تحقق عملی جامعه‌ای که ما انسان‌ها را رهایی خواهد بخشید از این‌همه بی‌عدالتی‌ها، ناآزادی‌ها و مصائب گوناگونی که امروز از آن‌ها رنج می‌بریم، توضیح و شرح دهم.

در قانون اساسی زمین‌شهر تلاش کردم نشان دهم که چه ساختار اقتصادی، اجتماعی، سیاسی لازم است تا انسان‌ها بتوانند آن چیزی که اسم آن را کرامت می‌گذاریم یا انسان به‌مثابه غایت نه ابزار و انسان به‌مثابه موجودی که همه‌چیز برای اوست، تحقق پیدا کند.

اگرچه یک آرمان و ایدئال است، اما در کتاب توضیح داده‌ام که عوامل مثبت و منفی ما را به آن سمت می‌راند. حداقل نخبگان این بحث‌ها را لازم است در درون خود مطرح کنند؛ جهان در حال ره سپردن به سمتی است که منابع طبیعی آن در حال تمام شدن است، هوا به شدت آلوده می‌شود، جمعیت رو به ازدیاد است و در واقع آینده‌ی بشر در حال تهدید شدن است؛ اگر قرار باشد برای کره‌ی زمین آینده‌ای وجود داشته باشد با یک حکومت واحد جهانی امکان‌پذیر است.

در اینجاست که من معتقد هستم انسان تازه وارد تاریخ می‌شود؛ اگر ما برسیم به یک کشور واحد جهانی تازه وارد تاریخ خود می‌شویم، در حال حاضر ما در پیشاتاریخ به سر می‌بریم.

هیچ کشوری به تنهایی نمی‌تواند مدینه‌ی فاضله را محقق سازد، بلکه این مسئله یک پروژه‌ی عام جهانی است که باید نخبگان مشارکت داشته باشند و نکته‌ی مهم رانده شدن ما به آن سمت است؛ در این شرایط است که اخلاق و سیاست به هم پیوند می‌خورند و ما را از آن ماکیاولیستی که وجود دارد رهایی می‌بخشد.

مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع: 100


بنیاد آینده‌نگری ایران



جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۹ آوریل ۲۰۲۴

اندیشمندان آینده‌نگر

+ جعبه ابزاری برای پیشبینی تام استندیج

+ ملافات با اَبر فن آوری  دانیل فراکلین

+ مشاغل آینده تا افق ۲۰۳۰ --

+ دغدغه زندگي خوب دکتر شهیندخت خوارزمی

+ نگاهی به جنبش روسری­ سوزان یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ فکر کردن به آینده، آینده نگری نیست! رضاش

+ آن سوی سرمایه‌داری و سوسیالیسم الوین تافلر

+ هندبوک آینده پژوهی و جمع آوری کمک مالی برای موسسه آینده پژوهی در واشنگتن دی سی وحید وحیدی مطلق

+ آیا دموکراسی آینده ای دارد؟ ترجمه ویکتور وحیدی

+ بیانیه ماموریت و هواداری اندیشکده آینده های سیاره ای https://www.apfi.us

+ نقد کتاب فراسوی دانش: چگونه فنآوری، عصر آگاهی را به پیش می برد  وحید وحیدی مطلق

+ آینده ممکن و مطلوب سال 2050 وحید وحیدی مطلق

+ عقب ماندگی اجتماعی ایرانیان، دلایل و مسائل فرنود حسنی

+ جنگ اوکراین و آینده مشترک ما وحید وحیدی مطلق

+ مدل سازی ریاضی آینده تمدنی به طور کلی و بویژه انسان شناسی پیش نگر‎‎ وحید وحیدی مطلق

+ مهارت‎ های آینده و ضروری که باید داشته باشیم 

+ مقدمه ای بر آینده نگری مهندسین مشاور

+ شناسایی و درک نیروهای کلیدی تعیین کننده در مسیر رویدادهای آینده وحید وحیدی مطلق

+ نقد کتاب هلال، ویلیام،2021 ، فراسوی دانش چگونه فنآوری، عصر آگاهی را پیش می برد. وحید وحیدی مطلق

+ حکایت گربه‌ و سوسیس و سازمان‌های نوآور فرنود حسنی

+ برای مراسم روز جهانی آینده رضا داوری اردکانی؛

+ انسان خردمندتر می‌شود، پوپولیست‌ها بازندۀ اصلی بحران کرونا خواهند بود ماتیاس هورکس

+ سیاست در هیچ جای جهان مبتنی بر علم نیست  رضا داوری اردکانی

+ جامعه شناس دنیای جدید 

+ تکنولوژی‌های نوین و سرنوشت بشر دکتر شهیندخت خوارزمی

+ آینده پژوهی چیست و آینده های متفاوت کدام اند؟ وحید وحیدی مطلق

+ تحلیل محتوا و آینده نگری 

+ نگاهی به سوداگری با تاریخ محمد امینی دکتر شیرزاد کلهری

+ غربت علوم انسانی شاه کلید توسعه نیافتگی. دکتر شهیندخت خوارزمی

+ ماهیت و میراث فکری «آلوین تافلر» در گفت‌وگو با دکتر شهیندخت خوارزمی دکتر شهیندخت خوارزمی

+ دانایی به مثابه قدرت .خرد آینده‌نگری 

+ زیرفشارهای تمدن جدید له نمی‌شویم: گفتگو با شهیندخت خوارزمی  شهیندخت خوارزمی

+ انقلاب چهارم و کار ما هرمز پوررستمی

+ خوارزمی: تافلر کمک می‌کند در دنیای پرخشونت مأیوس نشویم دکتر شهیندخت خوارزمی

+ فناوری راهی برای رهایی از جنسیت؟ مریم یوسفیان

+ آشتی دادن جامعه با آینده، رسالت اصلی آینده پژوهی دکتر محسن طاهري

+ چهارمین موج تغییر  علی اکبر جلالی

+ در جست‌وجوی یحیی-- پیشگفتاری از دکتر شهیندخت خوارزمی 

+ برنامه حزب مدرن و آینده نگر – بخش دوم احمد تقوائی

+ ⁠⁠⁠به بهانه ی قاعدگی دکتر محسن طاهری

+ مهم ترین مولفه های برنامه یک حزب سیاسی مدرن کدامند ؟  احمد تقوائی

+ علت‌های اجتماعیِ استبداد و فساد نازنین صالحی

+ سخنراني پروفسور شهرياري و دكتر شهين دخت خوارزمي 

+ ظهور جامعه پساصنعتی دانیل بل

+ زیرفشارهای تمدن جدید له نمی‌شویم 

+ خردِ پیشرفت و توسعه رضا داوری اردکانی

+ آینده پژوهی و دغدغه هایش دکتر طاهری دمنه

+ تافلر:نگاه تازه به آينده 

+ سرمایه‌گذاری 80 میلیون دلاری بیل گیتس برای ساخت شهر هوشمند حمید نیک‌روش

+ آینده پژوهی و انواع آینده محسن گرامی طیبی

+ کتاب آینده پژوهی، پارادایمی نوین در برنامه ریزی، با تاکید بر برنامه ریزی شهری و منطقه ای علی زارع میرک آباد

+ اجتماع علمی قدرتمند مهمترین نیاز آینده پزوهی در ایران است احد رضایان قیه باشی

+ ایرانی‌ها و فقدان وجدان آینده‌نگر اجتماعی احد رضایان قیه‌باشی

+ ديدگاه‌های سه گانه درباره محركهای آينده نگاری. حسن کریمی فرد

+ استانداردهاي سواد اطلاعاتي. دكتر عشرت زماني

+ آینده نگری استر اتژی فناوری اطلاعات. دکتر امین گلستانی

+ خرد آینده نگری 

+ آینده نگری, برترین مزیت انسانی عباس سید کریمی

+ روش پس نگری در آینده پژوهی دکتر محسن طاهری دمنه

+ جان نقّاد و چشم باز مردم رضا داوری اردکانی

+ واقعیت مجازی و آینده آموزش دکتر محسن طاهری دمنه

+ اقتصاد به مثابه قلب تپنده مریم یوسفیان

+ قدرت تکنیک؛ آینده هم منم رضا داوری اردکانی

+ میل ذاتی تجدد به زمان آینده رضا داوری اردکانی

+ درگاه تخصصی آینده 

+ نسل جدید با بی وزنی مواجه است/ پیاده راه شهر رشت با نگاه آینده پژوهی ساخته شده است 

+ اساتيد ارتباطات:دكتر علي اسدي /بنيادگذاري سنجش افكار در رسانه ملي  

+ در عید نوروز، آینده را هدیه دهید  Vahid Think Tank

+ بسترهای فراگیر شدن طراحی صنعتی در ایران بر پایه الگوهای الوین تافلر 

+ روش‌های پیش‌بینی فناوری.  اندیشکده وحید

+ تاریخ تکرار نمی شود. الوین تافلر

+ آینده کسب و کار در سال 2030 - کتاب صوتی فارسی وحید وحیدی مطلق

+ سندروم یخچال فرنود حسني

+ هفت سازمان آینده پژوه ایرانی در سال 2016 

+ آينده‌پژوهي برآيند پيش‌بيني‌ناپذيري محيط است گفت‌وگو با دکتر سعید خزایی آینده‌پژوه و مدرس دانشگاه

+ آينده پژوهي: از قابليت فردي تا اجتماعي ياورزاده محمدرضا,رضايي كلج فاطمه

+ مبانی نظری و مورد کاوی های مختلف و متنوع  

+ اخذ مدرک حرفه ای آینده پژوهی به صورت حضوری و غیر حضوری از معتبرترین سازمان بین المللی  

+ آزمون های اندیشه ورزی در جهان حسین کاشفی امیری

+ دمینگ و ما صلاح الدین همایون

+ روش آﯾﻨﺪه ﭘﮋوه ﺷﺪن  ﺳﻌﯿﺪ رﻫﻨﻤﺎ

+ نقش هنر در آینده پژوهی الهام سهامی

+ الوین تافلر را بهتر بشناسیم دکتر شهیندخت خوارزمی

+ آیند هنگاری ملی جانشین برنامه های توسعه پنج ساله در علم، فناوری و نوآوری امیر ناظمی

+ پیشگفتار شوک آینده دکتر شهیندخت خوارزمی

+ آینده پژوهی کلید تحول درنقش های توسعه محور و راهبردی مدیریت منابع انسانی دکتر سید اکبر نیلی پور

+ نشست اندیشه 

+ آیا فناوری‌های همگرا آینده را تضمین می‌کنند؟ دکترمحسن رنانی

+ جامعه ای می‌تواند بحران‌هارا پشت سر بگذارد که دو وزیر آینده نگر «آموزش و پرورش» و «ارتباطات» آنرا اداره می‌کنند/ امروز «دانایی» است که قدرت می‌آفریند. جامعه شناسی هنر

+ گزارش برگزاری نشست «تاملی در ایده‌های آینده‌نگرانه تافلر» در گروه افواج 

+ دانایی به مثابه قدرت عاطفه شمس

+ فهم جامعه به کمک ژورنالیسم/ آثار تافلر نوعی جامعه‌شناسی مترویی‌ست 

+ خانیکی: نگاه تافلر نگرانی از آینده را کم کرد 

+ ‍ خلاصه سخنرانی جدید وحیدی مطلق درباره آینده قدرت ایران مدرس بین المللی فدراسیون جهانی آینده‌پژوهی  وحیدی مطلق

+ «آینده نگری» مهارتی سودمند برای مدیران 

+ پیش‌بینی‌های درست و نادرست آلوین تافلر کدام‌ بودند؟ BBC

+ الوین تافلر،آینده‌پژوه و نویسنده سرشناس آمریکایی در سن ۸۸ «‌۸۷»سالگی در گذشت. BBC

+ آینده جهان ، آینده زنان « مجله زنان امروز » مریم یوسفیان

+ آن سوی سرمایه داری و سوسیالیسم الوین تاقلر

+ سیر تحول مطالعات و تحقیقات ارتباطات و توسعه درایران دکتر کاظم معتمد نژاد



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995